اصول نقد و بررسی کتاب کودک! (مقاله علمی)

کتاب کودک

نقد كتاب‌هاي كودكان اگرچه در بعضي جهات با نقد به معناي وسيع كلمه همسويي دارد و از شاخه‌هاي نقد ادبي به شمار مي‌رود، ولي از جهاتي هم ملاك‌هاي خاص خود را دارد. بر همين اساس منتقد آثار كودكان هم علاوه بر داشتن دانش عمومي نقد، بايد با اين ضوابط و ملاك‌هاي ويژه، آشنايي و بر آن‌ها تسلط داشته باشد.

از جملۀ اين ضوابط و معيارها به لحاظ  ظاهري توجه به قطع كتاب، حجم و كيفيت كاغذ آن است. حجم كتاب بايد كم و كاغذ آن مرغوب باشد.

در بررسي محتوايي كتاب، استفاده از واژگان و تعبيرات آسان و قابل فهم توصيه شده است. دانستني‌هاي پايه، تناسب موضوع با سن مخاطبان و استفاده از رنگ‌هاي گرم و شاد در تصاوير كتاب از ديگر الزامات ادبيات كودكان است.

کلیدواژهها : ادبيات كودكان، گروه سني، واژگان پايه، سفيدخواني

مقدمه

اگر چه «نقد ادبي در دورۀ ما ضعيف و بيمارگونه است»(زرين‌كوب،۱۳۶۱: ۹) اما بدتر از آن وضعيت نقد كتاب‌هاي كودكان است. در كشور ما نقد آثار كودكان و نوجوانان چنان در محاق قرار گرفته كه گويي وجود خارجي ندارد. انگار از نظر مردم ما دانش نقد حق ورود به  اين محدوده را ندارد. بايد پرسيد كه: نقد ادبي ما از روي ضعف به ادبيات كودكان نمي‌پردازد يا اين مقوله چنان سخيف پنداشته مي‌شود كه منتقدان سراغ آن نمي‌روند؟ آيا هيچ ملتي ادبيات كودكانش را سخيف و بي‌ارزش مي‌داند؟ اگر چنين مردمي در جايي از جهان وجود داشته باشند آيا ضعف و كم‌مايگي ادبيات كودكان در آن‌جا به خود بزرگسالان برنمي‌گردد؟ همه مي‌دانيم كه ادبيات كودكان،نه ساختۀ كودكان كه پرداختۀ بزرگسالان است و كودكان فقط نقش خواننده را بر عهده دارند. پس هر گونه ضعفي كه در اين‌جا ديده شود محصول سستي و كم‌مايگي  شاعران، نويسندگان و منتقدان بزرگسال است.

در كتاب‌هايي كه ناشران غيرمتخصص براي كودكان چاپ مي‌كنند، چنان بي‌رسمي و بي‌رحمي‌هايي در حق كودكان صورت مي‌گيرد كه مي‌توان از آن به فاجعه و تخريب عمومي تعبير كرد. آنان با آثار ضعيف، بدشكل، بد زبان و بدآموز زبان و روان كودكان را تخريب مي‌كنند. در كتابي كه به تصريح خودشان براي گروه سني الف (دورۀ پيش دبستاني) تهيه شده است از مرگ و مير و جنايت و خيانت سخن مي‌گويند. اعتياد و طلاق و دزدي و زندان را به تصوير مي‌كشند. لغات دشوار به كار مي‌برند، تركيبات و تعبيرات كنايي و چندپهلو  مي‌آورند. تصاوير ناهنجار مي‌كشند و آن‌ها را به شكل بيمار‌گونه‌اي با رنگ‌هاي تنفرزا مي‌آميزند. اينان خود نيز نمي‌دانند براي خدمت آمده‌اند يا خيانت؛ رفتار آن‌ها مصداق سخن مولاناست كه گفت:«دوستيِّ بي‌خرد، خود دشمني است» (‌مولانا. ۱۳۸۳: ۳۵۷‌). قدر مسلم اين است كه چاپ و فروش كتاب در اين وادي  آسان‌تر و پرسودتر است و  متأسفانه هيچ ارگان و سازماني هم بر كيفيت نشر آثار كودكان نظارت نمي‌كند.

در اين ميان و در آشفته‌بازار توليد و فروش كتاب‌هاي غير استاندارد، مؤسساتي هم هستند كه به ظرافت و قداست توليد كتاب براي كودكان و نوجوانان آگاهند و مي‌دانند كه مخاطبان آن‌ها با آن روح پاك و بي‌آلايش و روحيۀ حساس و شكننده­، نمي‌توانند هر كتابي را بخوانند؛ از نظر آنان توليد كتاب براي اين مخاطبانِ كم سن و سال نه يك فعاليت تجاري، بلكه رسالتي فرهنگي است. «شوراي كتاب كودك» از جملۀ اين مؤسسات است كه اعضاي محترم آن- در طول چند دهه فعاليت- سهم بزرگي در اعتلاي اين فن شريف داشته‌اند و به حق پايه‌گذار به‌نويسي براي فرزندان ايران هستند. كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان نيز با همه‌ي فراز و فرودهايي كه در كارش بوده و هست تا حدودي بر روش فرخندۀ شورا مي‌رود و ديگراني هم مانند كتاب‌هاي بنفشه و كتاب‌هاي شكوفه.

اما نقد ادبيات كودكان چيست و چگونه است؟ نقد كتاب‌هاي كودكان در بعضي جهات با نقد به معناي وسيع كلمه شباهت‌ها و نزديكي‌هايي دارد و به‌تر است بگوييم يكي از شاخه‌ها و شعبه‌هاي نقد ادبي است، اما اين نوع نقد علاوه بر تبعيت از اصول عمومي نقد، ملاك‌هاي خاص خود را هم دارد و  منتقد آثار كودكان هم علاوه بر داشتن دانش عمومي نقد، بايد با اين ضوابط و ملاك‌هاي ويژه آشنايي و بر آن‌ها تسلط داشته باشد.

در اين مقاله اصول و معيارهايي براي نقد آثار كودكان و نوجوانان به دست داده شده و سه گروه از كساني كه مستقيماً با كودكان و ادبيات آن‌ها سر و كار دارند از آن بهره‌مند خواهند شد:

گروه اول اوليا و مربيان هستند كه‌ براي انتخاب كتاب خوب  معيارهايي به دست مي‌آورند.

گروه دوم توليدكنندگان كتابند. بسياري از كساني كه در كار توليد كتاب براي كودكان هستند ضوابط اين كار را نمي‌دانند. نويسنده‌اي كه نمي‌تواند براي بزرگسالان رمان يا داستان كوتاه بنويسد به داستان‌نويسي براي كودكان روي مي‌آورد. شاعري كه در تجربه‌هاي نوين شعري و رسيدن به صف پيشگامان عرصۀ شعر، شكست خورده، بدون اين‌كه درك صحيحي از عوالم كودكان داشته باشد و بدون آگاهي از شرايط شعر كودك، كلماتي ناهمگون را در قالب نظمي سست به عنوان شعر تحويل ناشر مي‌دهد. و بالاخره ناشري كه خواسته يا ناخواسته وارد عرصۀ  كتاب‌سازي براي كودكان شده، چون چاپ كتاب در اين حوزه را بي‌خطر و كم دردسر مي‌بيند با جرأت و بي‌باكي خود را ناشر آثار كودكان و نوجوانان معرفي مي‌كند و هر اثري را از هر مقوله با برچسب كتاب كودك روانۀ بازار مي‌كند.

گروه سوم منتقدان ادبيات كودكان هستند. اگر منتقدي در اين حوزه وجود داشته باشد، بايد با اطلاع از جنبه‌هاي گوناگون ادبيات كودكان و آشنايي با روانشناسي رشد، راهنماي  سخت‌كوشِ گروه اول و ناظر  سخت‌گيرِ گروه دوم باشد.

روش نقد و بررسي ادبيات كودكان و نوجوانان

۱- شناسنامة كتاب

براي ورود به بحث نقد كتاب، ابتدا بايد اطلاعات مربوط به كتاب در  جدولی مشابه نمونۀ زير درج شود.

نام كتاب           

ناشر

نويسنده

شابك

مترجم

شمارگان

تصويرگر

سال چاپ

ويراستار

محل چاپ

بازنويس

قيمت

۲- خلاصۀ مطالب كتاب

اگر كتاب مورد بررسي داستان باشد، در اين قسمت خلاصۀ داستان آورده مي‌شود. در مورد شعر يا موارد ديگر هم مي‌توان خلاصه‌اي از مطالب و مندرجات را ذكر كرد. (حداكثر ده سطر)

 ۳- گروه سني

نوشتن براي كودكان و نوجوانان با نوشتن براي بزرگسالان تفاوت دارد. كتابي كه براي بزرگسالان چاپ مي‌شود، هم براي جوانان بيست الي سي سال قابل خواندن است و هم براي افرادي كه در رده‌هاي سني بالاتر هستند مثل پنجاه يا شصت و يا بيش‌تر ؛ به همين دليل است كه مي‌بينيم كتابي براي رده‌هاي مختلف سني بزرگسالان منتشر نمي‌شود كه مثلاً روي كتابي بنويسند: مخصوص مخصوص ميانسالان و يا پيران و يا كدام گروه پيران. حتي اگر كتابي براي يك گروه از اينان (مثلاً جوانان) چاپ شود خواندن آن براي گروه ديگر (ميانسالان يا پيران) مضر نيست و ممنوع نمي‌شود. چون اعتقاد عمومي بر آن است كه بزرگسالان به درجه‌اي از دانايي و خردورزي و شعور اجتماعي رسيده‌اند كه با خواندن مطلبي سست يا حتي زيان‌بخش، گمراه نمي‌شوند. ولي در ميان كودكان و نوجوانان اين‌چنين نيست و آنان با خواندن مطالب منحرف كننده خيلي زود تحت تأثير قرار مي‌گيرند و به مشابه‌سازي رفتاري روي مي‌آورند.

كارشناسان فن تعليم و تربيت، كودكان و نوجوانان را بر اساس نوع نيازها و توانايي‌هايي كه در هر مقطع از زندگي خود دارند به پنج گروه سني تقسيم كرده‌اند تا آثاري كه براي آنان ارائه مي‌گردد با رعايت بايدها و نبايدهاي هر گروه سني تهيه شود.

 گروه‌هاي سني كودكان و نوجوانان به قرار زير است:

گروه سني   الف   (دورۀ پيش دبستاني)

گروه سني   ب    (سه سال اول دبستان)

گروه سني   ج    (دو سال پاياني دبستان)

گروه سني   د     (سه سال اول متوسطه)

گروه سني   هـ   (سه سال دوم متوسطه)

لازم است گروه سني مخاطبان روي جلد يا در صفحۀ عنوان نوشته شود تا خريدار به آساني بتواند كتاب مناسب را تهيه كند. بعضي ناشران يا گروه سني را مشخص نمي‌كنند يا روي كتاب مي‌نويسند«براي همۀ گروه‌هاي سني» و روشن است كه در هر دو مورد قصد فريبكاري و سودجويي وجود دارد.

۴- اندازة كتاب

قطع‌ها و مدل‌هاي موجود در چاپ كتاب به قرار زير است:

رديف

 نام قطع

  اندازۀ طول و عرض

  ملاحظات

۱

 سلطاني

۵۰  × ۳۰

۲

رحلي بزرگ

۳۲ × ۲۱   و    ۵/۳۷ ×۲۴

۳

رحلي كوچك

۲۶ × ۱۹ و   ۲۶ × ۲۰

۴

وزيري

۲۴  × ۱۶

۵

رُقعي

۲۰ × ۱۳ و  ۲۱ × ۱۴

۶

پالتويي

۱۸  ×   ۱۱

۷

جيبي

۱۶ × ۱۲

۸

جانمازي

۱۲  ×  ۸

۹

بغلي

۶  × ۴

۱۰

بازوبندي

۳ × ۲

۱۱

خشتي

با طول و عرض مساوي (مربع)

۱۲

بياضي

در اندازه‌هاي گوناگون

كتابي كه عطف آن در عرض آن قرار دارد.

۱۳

شكلي

در اندازه‌هاي گوناگون

كتاب به شكل گياه يا حيوان برش داده مي‌شود.

۱۴

حجمي

در اندازه‌هاي گوناگون

كتابي كه وقتي باز مي‌شود ماكت يك خانه يا باغ یا … را مي‌سازد.

۱۵

آهنگين(موزيكال)

در اندازه‌هاي گوناگون

با قابليت پخش آهنگ

امروزه در چاپ كتاب براي بزرگسالان قطع‌هاي وزيري، رقُعي و جيبي متداول است،ولي در چاپ كتاب‌هاي كودكان تنوع بيش‌تري وجود دارد و از قطع‌هاي سلطاني، رحلي، وزيري، رقُعي، پالتويي، جيبي، خشتي، بياضي، شكلي،حجمي و آهنگين استفاده مي‌شود.

۵-حجم كتاب

در كتاب‌هايي كه براي كودكان  چاپ مي‌شود يكي از نكات قابل توجه حجم كتاب است؛ در كتاب‌هاي بزرگسالان به‌ اين موضوع اهميت داده نمي‌شود مگر اين‌كه عوامل بيروني مانند مشكل مالي يا محدوديت‌هاي اداري و آموزشي  باعث تقليل حجم گردد.

دليل محدوديت حجم در آثار كودكان آن است كه كودكان اگر چه ممكن است به مطالعه علاقه و اشتياق داشته باشند،ولي حوصله و توان كافي براي خواندن كتاب‌هاي حجيم ندارند. آنان به دليل ويژگي‌هاي جسمي و روحي از جمله خستگي زودهنگام و كندخواني حتي از خواندن يك صفحه‌ي پر از نوشته نيز زود خسته مي‌شوند (نك: سفيدخواني)  چه رسد به اين كه تعداد صفحات هم زياد باشد.

كودك در هنگام مطالعه دوست دارد كتابي را كه در دست دارد در يك نشست بخواند و تمام كند و اين امر براي او يك موفقيت به حساب مي‌آيد و اگر حجم كتاب در حدي باشد كه خواندن آن چندين روز يا چندين هفته طول بكشد علاقۀ او به مطالعه كاهش مي‌يابد.

۶- اندازة حروف

آثاري كه براي گروه‌هاي سني پايين(الف ، ب و ج) منتشر مي‌شود بايد با حروف درشت چاپ شود.

۷- نوع كاغذ

در صورتي كه مخاطبان كتاب گروه‌هاي سني الف و ب و ج باشند، بايد كاغذ كتاب از جنس مرغوبي تهيه شود كه استحكام بيش‌تري داشته باشد.

كودك معمولاً بازي را در تمام شئون رفتاري خود دخالت مي‌دهد. از نظر كودك زندگي، در بازي جريان دارد و اگر بازي نباشد زندگي هم نيست. بارها شنيده‌ايم كه كودكان در جايي كه زمينۀ بازي براي آن‌ها فراهم نيست يا  امكان بازي‌كردن به طور غيرمنتظره‌اي از آن آنان سلب شده گفته‌اند: چه فايده؟ چه حيف! چه بد!  چرا اين‌طور شد؟ چه خوب مي‌شد اگر … و عباراتي از اين قبيل.

بزرگسالان وظيفه دارند زمينه‌ي بازي و تفريح را در اشكال مختلف آن براي كودك فراهم آورند. اگر كودكي به بازي علاقه نشان ندهد و مانند بزرگسالان رفتار ‌كند ممكن است به مشاوره‌ي رواني نياز داشته باشد.(همچون بزرگسالي كه رفتارِ كودكانه دارد.)

كودك در حين مطالعه ممكن است به بازيگوشي بپردازد: خوابيده كتاب بخواند. كتابش را در جايي نامناسب بگذارد. به‌ناگهان، كتابش را رها كند و برود. به دليلي كتاب را پرت كند. با ورق‌هاي كتاب بازي كند. روي آن خوراكي بريزد و دست آخر هم ممكن است روي كتاب خوابش ببرد. پس كتاب بايد تاب و توان همنشيني با اين دوست شاد و بازيگوش را داشته باشد؛ با او بنشيند، برخيزد، برود، بدود و در مسير رشد همپاي او باشد. چنين كتابي را بايد از به‌ترين كاغذ  و با محكم‌ترين صحافي تهيه نمود. تهيۀ كتاب از مواد درجۀ يك قطعاً باعث افزايش قيمت آن مي‌گردد و شايد عده‌اي خريد چنين كتابي را به صرفه ندانند ولي افزايش طول عمر كتاب و بالارفتن ميزان بهره‌وري، گران بودن آن را توجيه مي‌كند.

 ۸ – شماره گذاري صفحات

در كتاب‌هايي كه براي بزرگسالان چاپ مي‌شوند شماره‌گذاري صفحات امري پذيرفته شده و متداول است، ولی در كتاب‌هاي كودكان بعضاً ديده مي‌شود كه صفات كتاب شماره ندارند.علت اين امر سهل انگاري ناشر و دست‌كم گرفتن مخاطبان است.

۹- سفيدخواني

مقصود از سفيدخواني آن است كه در  كتاب‌هاي گروه‌هاي سني الف ، ب و ج حجم مطالب هر صفحه كم باشد تا كودك خسته نشود. البته حجم دقيق و استاندارد شده‌اي براي هر صفحه وجود ندارد چون اين ميزان براي گروه سني الف نيز در مقايسه با گروه سني ب فرق مي‌كند و تشخيص آن با توجه به نوع مطالب بر عهدۀ عوامل توليد كتاب است. با اين حال به‌تر است در هر صفحه از كتاب‌هاي گروه سني الف در حدود سه چهار سطر آورده شود، گروه سني ب  چهار پنج سطر و گروه سني ج پنج الي شش سطر. در صورت كوتاه بودن سطرها مي‌توان تعداد آن‌ها را افزايش داد. كوتاه و بلند نوشتن سطرها و تغيير فرم پاراگراف‌بندي نيز در ايجاد تنوع و جلوگيري از خستگي كودك مؤثر است.

در موضوع سفيدخواني صرفاً در بارۀ حجم نوشته‌هاي هر صفحه بحث مي‌شود و اين كه باقي قسمت‌هاي صفحه، سفيد گذاشته شود يا با رنگ‌‍آميزي و نقاشي پر شود موضوعي است كه به سفيد‌خواني ارتباط ندارد و در بحث تصويرگري كتاب از آن سخن مي‌رود.

۱۰- واژگان پايه

واژگان پايه به مجموعه لغاتي گفته مي‌شود كه اعضاي يك گروه سني به طور مشترك آن‌ها را مي‌فهمند.

به دليل متفاوت بودن فضاي تربيتي كودكان، آموخته‌هاي زباني آنان نيز تفاوت‌هاي آشكاري دارد. متغيّرها و عواملي همچون:جغرافياي زيستي، جوّ حاكم بر خانواده، ميزان آگاهي دوستان و بستگان، نوع مدرسه و سطح فرهنگ محل زندگي بر زبان و آگاهي‌هاي كودكان و شكل‌گيري شخصيت آنان اثر مي‌گذارند. دو كودك كه در دو فضاي متفاوت شهري و روستايي رشد مي‌كنند از فرهنگ و زبان خاص همان محيط نيز الهام مي‌گيرند.

جغرافياي زيستي، مثل زندگي در مناطق گرم يا سرد، خشك يا باراني، ساحلي يا كويري، كوهستاني يا بياباني و امثال آن‌ها بر ذهن و زبان ساكنان آن مناطق و به خصوص كودكان تأثير بسيار مي‌گذارد. در ساحل دريا نام‌ انواع ماهي‌ها و جانوران دريايي را همگان مي‌دانند. انواع كشتي و قايق، ابزارهاي دريانوردي و صيد، لغاتِ مربوط به آب و هواي ساحلي و نوع بارندگي‌ها براي همه آشناست. حتي نوع خاك و سنگ آن‌جا نام و نشان خاص خود را دارد. مجموعه‌ي اين متغيّرها فرهنگ بندري يا ساحلي را پديد مي‌آورد كه قطعاً با فرهنگ منطقۀ كويري همسان نيست. حتي فرهنگ بندري در بين دو منطقۀ ساحلي هم به يك شكل نيست و فرهنگ و زبان ساحل‌نشينانِ اين سو با آن سو و مثلاً شمال با جنوب فرق دارد.

مشاغل پدران و مادران هم از جمله عوامل اثرگذار در يادگيري و زبان‌آموزي است. جامعۀ كشاورزي فرهنگ و واژگان خاص خود را دارد و مسلماً اين فرهنگ با آنچه در جامعۀ كارگري، كارمندي يا بازاري وجود دارد فرق مي‌كند. كودكي كه در خانواده‌اي كشاورز رشد مي‌كند، كلمات و اصطلاحات مربوط به حرفۀ زراعت را به خوبي فرامي‌گيرد و دانش او در اين زمينه از همسالاني كه در چنين محيطي واقع نشده‌اند برتر و بيش‌تر است. او معناي لغات بذر، شخم، درو، ديم، كرت (كرد)، كود، وجين، برداشت، آفت و هرس را مي‌داند و با ابزارهاي مخصوص كاشت و برداشت محصول به خوبي آشناست.

ميزان تحصيلات، سلايق، باورها و عقايد والدين نيز در گسترش يا كاهش گنجينۀ لغات كودكان نقشي انكارناپذير دارد. زيستن در ميان خانواده‌اي با سواد و اهل مطالعه را مقايسه كنيد با به سر بردن در كنار افرادي بي‌سواد كه با كتاب و اينترنت بيگانه‌اند. فضاي آرامِ خانواده‌اي سالم و پايبندِ اخلاقيات را بسنجيد با جوّ آشفته، بيمار و مملو از بدگماني و سوءتفاهم خانواده‌اي كه در آستانه‌ي متلاشي شدن است.

به دليل مسائل پيش گفته، انتخاب كلمات و اصطلاحاتي كه براي تمامي يا اكثر اعضاي يك گروه سني قابل فهم باشد بس دشوار است و حتي امري نامحتمل جلوه مي‌كند. اما اين مسألۀ دشوار، راه حلي بسيار آسان هم دارد؛ همچون گاوصندوق كه از يك راه- و فقط يك راه- به آساني باز مي‌شود. راه حل اين است كه نويسنده يا شاعر كودكان در اثري كه مي‌آفريند از كلماتي استفاده كند كه در كتاب‌هاي درسي مدارس وجود دارد. كودكان اگر چه در محيط‌هاي گوناگون زندگي مي‌كنند اما در مدرسه كتاب‌هايي همگون مي‌خوانند و مطالبي يكسان مي‌آموزند. حال اگر كودكي علاوه بر مطالب كتاب‌هاي درسي، دانسته‌هاي ديگري هم داشت كه چه به‌تر، اين امر در درك سريع‌تر متن به او كمك مي كند و اگر هم نداشت، مطالعۀ او متوقف نمي‌شود.

در خاتمه ذكر اين نكته هم خالي از فايده نيست كه چون كودك در تمام مراحل زندگي خود در حال زبان آموزي است  بنا بر اين گنجاندن چند كلمه‌ي جديد (و البته مورد نياز) نه تنها عيب و ايراد نيست، بلكه از مزيت‌هاي يك اثر به شمار مي‌رود. پس لازم است منتقدان ورودِ آرام آرامِ كلمات و تركيب‌هاي تازه را در كتاب‌هاي كودكان بپذيرند و نويسندگان هم با رعايت جوانب كار، اين گونه كلمات را به متن وارد كنند. در چنين مواردي چنانچه لغات جديد، در متن و به كمك مترادفات  معني نشده‌اند، بايد معناي آن‌ها در پاورقي يا پايان متن آورده شود.

چون بنا بر اين است كه تمام لغات كتاب از دايرۀ واژگان پايه‌ انتخاب شود، در قسمت نقد كتاب از منظر زباني فقط واژگاني ذكر مي‌شود كه جزو واژگان پايه نيستند؛ يعني لغات دشوار و غير قابل فهم يا به تعبيري واژگانِ غير‌پايه استخراج مي‌شود.

۱۱- دانستني‌هاي پايه

دانستني‌هاي پايه مجموعۀ اطلاعات علمي و عمومي اعضاي يك گروه سني است.

نويسنده يا شاعري كه براي كودكان قلم مي‌زند، در نوشتن براي هر گروه سني بايد دانسته‌ها و اطلاعات پايۀ آن گروه را مد نظر قرار دهد تا خواننده در فهم مطالب دچار مشكل نشود.

۱۲-تناسب موضوع با سن مخاطب

كودك و نوجوان در هر مرحله از رشد به لحاظ جسمي و رواني قابليت‌هاي متفاوتي دارد. اوليا و مربيان بايد نسبت به تحولات هر دوره معرفت شايسته‌اي داشته باشند تا ضمن برآورده ساختن نيازهاي كودك، از برخورد او با مسايل و موضوعاتي كه برايش  مناسب نيست جلوگيري كنند. مثلاً آشنا شدن با عواقب اعتياد براي نوجوانان لازم، اما براي كودكان غير ضروري و حتي گاهي مضر است. حال چنانچه نويسنده‌اي ناآگاه در اين حوزه وارد شود و بدون توجه به نيازهاي روحي مخاطب خود مطلب بنويسد، به احتمال فراوان نوشته‌هاي او بدآموز خواهند بود و يا لااقل به‌آموزي نخواهند داشت.

۱۳- تصويرگري

در تصويرگري كتاب كودك بايد به اين نكات توجه شود:

الف- از رنگ‌هاي گرم و شاد استفاده شود.

ب- طراحي جذاب و دلپسند باشد.

ج- تصاوير هر صفحه با موضوع آن صفحه ارتباط داشته باشند.

د- تصوير روي جلد با موضوع كتاب مرتبط باشد و بتواند پيام محوري آن را منتقل كند.

متأسفانه بعضي از طراحان و تصويرگران كتاب كودك هنوز راز دلپذيري، جذابيت، آرامش‌بخشي و شادمانگي خطوط منحني را درك نكرده‌اند. تصاويري روي كاغذ مي‌ريزند كه معجوني است از انواع خطوط گوشه‌دار، كج، شكسته، بدون هارموني، با رنگ‌آميزي آشفته و پر از تضاد و تناقض. نتيجۀ كار آنان نه تنها در خواننده تأثير مطلوب ندارد بلكه ممكن است باعث دلزدگي او از مطالعه شود. براي روشن شدن موضوع تصاويري را از شخصيت‌هاي كارتوني كه در سراسر جهان از چهره‌هاي جذاب و دوست‌داشتني كودكان هستند با تصاوير بعضي كتاب‌هاي چاپ شده مقايسه كنيد.  

نتيجه

نوشتن براي كودكان، همچون پزشكي اطفال، امري تخصصي است و به آگاهي و تجربه نياز دارد. كساني كه در اين حوزه وارد مي‌شوند بايد روانشناسي رشد بدانند؛ در فن نوشتن يا سرودن ماهر باشند؛ضوابط و معيارهاي ادبيات كودكان را  بشناسند و آن‌ها را در نوشته‌هاي خود رعايت كنند.

در چاپ كتاب براي كودكان و نوجوانان بايد نيازها و ظرفيت‌هاي مخاطبان، در تمام مراحل تهيه و توليد كتاب در نظر گرفته شود.

«نمونۀ فرم داوري و اعلام نظر در بارة جزئيات كتاب کودک»

هر یک از کتاب‌های مرتبط با ادبیات کودکان را می‌توان مطابق این فرم ارزیابی کرد و بر اساس نتیجۀ ارزیابی میزان مفید یا مضر بودنِ آن را دریافت.

۱- گروه سني:  اين كتاب براي گروه سني  ………………….  مشخص شده است.

 الف- كتاب براي گروه سني هدف مناسب هست.

ب- بعضي جنبه‌هاي كتاب براي گروه سني مورد نظر مناسب نيست.

ج- كتاب كلاً براي گروه سني هدف مناسب نيست.

دلايل عدم تطابق كتاب با گروه سني هدف: ……………………

۲- قطع كتاب: اين كتاب در قطع ………………… چاپ شده است.

الف- قطع كتاب با توجه به گروه سني مناسب است.

ب- قطع كتاب با توجه به گروه سني مناسب نيست.

ج – قطع كتاب با توجه به موضوع و محتوا  مناسب است.

د- قطع كتاب با توجه به موضوع و محتوا  مناسب نيست

دلايل رد يا پذيرش: …………………………. .

۳- حجم كتاب: كتاب مورد نظر در   …………..  صفحه چاپ شده است.

الف- حجم كتاب براي گروه سني مورد نظر مناسب است.

ب- حجم كتاب براي گروه سني مورد نظر مناسب نيست.

دلايل رد يا قبول:  …………………..

۴- اندازۀ حروف: اندازه‌ي حروف كتاب   …………………………..    است.

الف- اندازۀ حروف براي گروه سني مناسب است.

ب- اندازۀ حروف براي گروه سني مناسب نيست.

 دلايل رد يا پذيرش:  …………………

۵- نوع كاغذ: نوع كاغذ  كتاب ………………….. است.

الف- جنس كاغذ كتاب مرغوب است.

ب- جنس كاغذ كتاب مرغوب نيست.

ج- صحافي كتاب خوب است.

د- صحافي كتاب خوب نيست.

ملاحظات:  ………………………………

۶- شماره گذاري صفحات:

الف- صفحات شماره دارد.

ب- صفحات شماره ندارد

  ملاحظات:…………

۷- سفيدخواني: تراكم مطالب در هر صفحه ………………… است.

الف- با توجه به گروه سني، سفيدخواني رعايت  شده است.

ب- با توجه به گروه سني، سفيدخواني رعايت  نشده است.

 ملاحظات:  ……………..

۸ – واژگان پايه:

الف- تمامي واژگان كتاب از واژگان پايۀ گروه سني هدف انتخاب شده و براي آنان قابل فهم است.

ب- تعداد كمي از كلمات به كار رفته در اين كتاب جزو واژگان پايۀ گروه سني مربوطه نيست.

ج- تعداد زيادي از كلمات به كار رفته در اين كتاب از واژگان پايۀ گروه سني مربوطه انتخاب نشده و خواندن كتاب براي آنان دشوار است.

واژگان دشوار كتاب (لغاتي كه جزو واژگان پايه‌ي گروه سني مورد نظر نيستند):

…………………………

۹- دانستني‌هاي پايه:

الف- دانستني‌هاي پايه در حد معلومات گروه سني هدف پايه ريزي شده است.

ب-  دانستني‌هاي پايه در حد معلومات گروه سني هدف نيست.

ملاحظات:  ……………………………….

۱۰- تناسب موضوع با سن مخاطب: موضوع كتاب   …………..   است.

الف- موضوع داستان براي گروه سني مورد نظر مناسب است.

ب- موضوع داستان براي گروه سني مورد نظر مناسب نيست

دلايل مناسب نبودن كتاب: ……………….

۱۱- تصويرگري

الف-  تصاوير كتاب از طراحي خوبي برخوردار هستند/ نيستند.

ب- تصاوير كتاب از رنگ‌آميزي خوبي برخوردار هستند/ نيستند.

ج- تصاوير كتاب با موضوع  مرتبط  هستند/ نيستند.

ملاحظات:  …………………..

۱۲- قضاوت نهايي:

الف- كتابِ مورد نظر عالي است و خواندن آن توصيه مي‌شود.

ب- خوب است.

ج- مفيد نيست.

د- مضر است.

جدول امتيازات

چنانچه براي هر يك از  پرسش‌ها، يك نمره در نظر گرفته شود، وضعيت كتاب از نظر نمره و امتياز به شكل زير خواهد بود:

رديف

 نمره

 امتياز

  ملاحظات

۱-

         ۱۲

           عالي

۲-

         ۱۰

          خوب

۳-

          ۸

 متوسط

۴-

          ۶

 ضعيف

۵-

          ۴

 بد

غيرقابل مطالعه

۶-

 ۲

بسيار بد

  مضر

               كتابنامه

 

۱– آهي(ايمن) ، ليلي و دیگران. (۱۳۵۲). گذري در ادبيات كودكان. تهران: شوراي كتاب كودك

۲-  رحماندوست، مصطفي. (۱۳۷۲).  ادبيات كودكان و نوجوانان.  كتاب درسي دانش‌سراي تربيت معلم، تهران

۳-  زرين كوب، عبدالحسين. (۱۳۶۱). نقد ادبي. چ سوم. تهران: اميركبير

۴- شعاري نژاد ، علي اكبر. (۱۳۶۴ الف). ادبيات كودكان. تهران: اطلاعات

۵- ــــــــــــــــــــ    (‌۱۳۶۴ ب) روان‌شناسي رشد. تهران: اطلاعات

۶- پولادي، كمال. (‌۱۳۸۴‌). بنيادهاي ادبيات كودك. تهران: كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان

۷- مولانا،‌جلال الدين محمد. (۱۳۸۳‌).‌ مثنوي معنوي. تصحيح ر. ا. نيكلسون. ترجمة حسن لاهوتي. تهران: قطره

گردآوری و تنظیم: پارسی گو
نویسنده: دکتر حسین خسروی. دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد h_khosravi2327@yahoo.com
منبع: http://baran1222.blogfa.com

به اشتراک بذار:
بیشتر بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *