سریال بوی باران و نمایش خانواده های از هم پاشیده ایرانی! (نقد و بررسی سریال)

نقدی به سریال بوی باران: بوی باران فاتحه‌ای بر اخلاق و خانواده ایرانی است!

بوی باران نمونه‌ای از به هدر دادن منابع محدود مالی شبکه‌های تلویزیونی برای تولید سریال است؛ مجموعه‌ای که نشان می‌دهد خانواده‌های ایرانی تا چه حد از هم پاشیده‌اند.

عکس یادگاری بازیگران و عوامل سریال بوی باران

مجله اینترنتی پارسی گو: بوی باران نمونه‌ای از به هدر دادن منابع محدود مالی شبکه‌های تلویزیونی برای تولید سریال است؛ مجموعه‌ای که نشان می‌دهد خانواده‌های ایرانی تا چه حد از هم پاشیده‌اند.

 بینندگان قدیمی تلویزیون یعنی افرادی که از دهه ۶۰ تا امروز به این رسانه فراگیر وفادار مانده‌اند، قطعاً در حافظه تاریخی‌شان می‌توانند سریال‌های تلویزیونی پرمخاطب خانوادگی را نام ببرند که داستان‌های ساده، اما بر محور خانواده در آن‌ها دنبال می‌شد؛ سریال‌هایی که حتی ایرانی نبودند ولی ایرانی‌ها از دیدنشان لذت می‌بردند.

نداشتن یک انتخاب خوب برای شب‌های تابستان

از پخش سریال‌های ژاپنی، چون «سال‌های دور از خانه» در دهه ۶۰ گرفته تا نمایش مجموعه‌های کانادایی مثل «قصه‌های دهکده» و استرالیایی، چون «رودخانه برفی»، فراغ از اینکه محصول چه کشوری بودند، حسن انتخاب صداوسیما در نمایش مجموعه‌هایی که خانواده و اصول اخلاقی خانواده در آن پررنگ بود، کاملاً به چشم می‌آمد. به نوشته روزنامه جوان تقریباً در همه این سریال‌های خارجی کاراکترهای مثبت در اکثریت و شخصیت‌های خاکستری و منفی در اقلیت هستند. قهرمان داستان و دوستان و اعضای خانواده‌اش تقریباً همه مثبت هستند و اگر دشمنی تعریف می‌شد معمولاً موقتی بود و چهره‌های خاکستری هم در نهایت سفید می‌شدند. رمز موفقیت این سریال‌ها در نزدیک بودن روابط خانوادگی آن‌ها با فطرت انسانی و جامعه خانواده‌محور ایرانی بود؛ سریال‌هایی که غربی‌ها ساخته بودند و ما انتظار نداشتیم این مؤلفه‌های مثبت در آن‌ها رعایت شده باشد. در کنار این سریال‌های خاطره‌انگیز می‌شود به تعداد بالایی سریال‌های ایرانی اشاره کرد که در نقطه مقابل روابط انسانی در خانواده‌های ایرانی پایه‌ریزی شده‌اند و خانواده‌ها حتی اگر درگیر چالش‌های سریال شوند، با آنچه به عنوان خانواده به تصویر کشیده می‌شود رابطه‌ای برقرار نمی‌کند. تازه‌ترین نمونه از این دست مجموعه‌های تلویزیونی، «بوی باران» است.

عروس تاریکی تلویزیون

سریال «بوی باران» که ابتدا «عروس تاریکی» نام داشت، از شبکه اول سیما پخش می‌شود. این سریال ۶۰ قسمتی داستان تلاش یک خواهر برای اثبات بی‌گناهی برادرش است که به اتهام قتل دختر مورد علاقه‌اش در زندان به سر می‌برد. ترانه با بازی «نرگس محمدی» با ورود به خانواده شوهر دختر کشته شده تلاش دارد اثبات کند برادرش پیمان با بازی «مهدی سلوکی» قاتل نیست.

سریال در نگاه اول قرار است معمایی باشد، اما در طول سریال آنچه کمتر دیده می‌شود تعلیق‌های متداول در ژانر معمایی است و اگر بیننده از چنین سریالی انتظار تعلیق‌هایی در حد مجموعه‌های «پوآرو» یا «مارپل» را داشته باشد، سخت در اشتباه است. «بوی باران» که نتوانسته در نمایش یک تعلیق پلیسی موفق باشد، در نشان دادن روابط اجتماعی و خانوادگی، شیوه‌ای ماکیاولی را در پیش گرفته است و برای نشان دادن هدفی مقدس، از رفتن سراغ مسیرهای غیراخلاقی فروگذار نمی‌کند. ترانه تحت هدایت وکیل پرونده با بازی «حمیرا ریاضی» از انواع و اقسام روش‌های غیراخلاقی برای پیدا کردن سندی که نشان دهد برادرش بی‌گناه است فروگذار نیست. وی حتی با خوراندن قرص خواب‌آور به مادربزرگ خانواده جان وی را به خطر می‌اندازد. نکته بارز در این سریال تلویزیونی از هم‌گسیختگی اخلاقی خانواده‌هاست.

تقریباً درباره همه افراد خصایص منفی غلبه دارد و شخصیت مثبتی در میان نیست. ترانه که باید قهرمان داستان باشد و انتظار می‌رود که بیننده با وی همذات‌پنداری کند، در نشان دادن رذائلی، چون دروغ یک «بدمن» واقعی است.سریال بوی باران نمونه‌ای از به هدر دادن منابع محدود مالی شبکه‌های تلویزیونی برای تولید سریال است؛ مجموعه‌ای که هر شب ۴۵ دقیقه وقت مردم ایران را می‌گیرد تا نشان دهد خانواده‌های ایرانی تا چه حد از هم پاشیده‌اند و حتی یک آدم حسابی واقعی در میان آن‌ها وجود ندارد! آیا مردم ایران با دیدن این سریال‌ها حق ندارند که بازپخش چندین باره سریال پایتخت را که نمایشی از یک خانواده ایرانی سالم بود با شوق نگاه کنند؟! یا اینکه بازپخش سریال‌های محبوب دهه ۶۰ با استقبال روبه‌رو شود؟!

تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی پارسی گو

به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *