دکتر احمد روستا تبیین می کند: نقش خلاقیت و نوآوری و در خودشکوفایی و موفقیت!

خلاقیت و رسیدن به خودشکوفایی و اوج!

خلاقیت و نوآوری یکی از نقاط تمایز مهم بین انسان‌های موفق و ناموفق است. خلاقیت و رسیدن به خودشکوفایی و اوج توانایی از آرمان های هر انسانی شناخته می شود

خلاقیت و رسیدن به خودشکوفایی

مجله اینترنتی پارسی گو: خلاقیت و نوآوری یکی از نقاط تمایز مهم بین انسان‌های موفق و ناموفق در هر زمینه‌ای است. خلاقیت و رسیدن به خودشکوفایی و اوج توانایی از آرمان های هر انسانی شناخته می شود؛ اما تعریف درست خلاقیت چیست و این امر مهم و سرنوشت‌ساز در چه شرایطی و با چه روش‌هایی می‌تواند به اوج خود برسد و شکوفا شود.

در این زمینه گفت‌و‌گویی خواندنی با آقای دکتر «احمد روستا» انجام داده‌ایم. نام دکتر روستا اگر چه شاید تاکنون بیشتر در زمینه آموزش بازاریابی مطرح شده باشد، اما او مطالعات و تحقیقات گسترده‌ای را نیز در زمینه خلاقیت انجام داده است و در این باره نظرات تازه‌ای دارد که با هم می‌خوانیم.

حتما بخوانید

چگونه خلاق باشیم؟

به نظر شما نوع نگاه انسان‌های خلاق به زندگی و محیط اطرافشان چه تفاوت‌هایی نسبت به نوع نگاه انسان‌های معمولی دارد؟

انسان‌های خلاق در درجه نخست انسان‌هایی حساس هستند؛ انسان‌هایی که به‌سادگی از کنار هر چیزی نمی‌گذرند و در هرکاری که باشند، به نکات بسیار ریز و حساس توجه می‌کنند که دیگران نمی‌توانند آن‌ها را ببینند؛ یا می‌بینند و به آن توجه کافی نمی‌کنند. چنان که شاعر می‌گوید:

تو مو می‌بینی و من پیچش مو / تو ابرو، من اشارت‌های ابرو

به باور من عملکرد فرد خلاقی که آفرینش یک پدیده را انجام می‌دهد، بیش از آنکه مبتنی بر دانش باشد، مبتنی بر دید و بینش و بصیرت است. افراد خلاق افرادی هستند که بر روی کوچک‌ترین نکات حساس می‌شوند و در کمترین اتفاقات یک ایده را می‌بینند و این توانایی را دارند که آن ایده را به پدیده تبدیل کنند. این امر هم نیازمند ریزبینی و تیزبینی مداوم است.

خلاقیت تفکر خلاق ایده

به نظرتان آیا خلاقیت در انسان‌ها بیشتر ژنتیکی و ذاتی است یا اکتسابی؟ و اگر کسی زمینه ذاتی لازم را برای خلاقیت نداشت، آیا باز هم می‌تواند انسان موفقی باشد؟

نه تنها در زمینه خلاقیت، بلکه در بسیاری از مسائل از جمله مدیریت، ارتباطات و … هر دوی این عوامل تاثیرگذارند؛ یعنی تا حدی به استعدادهای خدادادی و قابلیت‌های ذاتی یک انسان بستگی دارند و تا حدی هم به توانایی‌هایی که خود فرد کسب کرده و پرورش داده است. با این وجود، اگر کسانی استعداد ذاتی لازم را نداشته باشند، باز هم این گونه نیست که نتوانند موفق شوند؛ فقط در این صورت لازم است که زمان بیشتری بگذارند و تلاش بیشتری انجام دهند تا بتوانند آن کمبود را جبران کنند.

برخی معتقدند که خلاقیت در شرایط آزاد و پررونق می‌تواند رشد کند و برخی دیگر معتقدند که محدودیت هم می‌تواند منجر به خلاقیت شود. شما کدام دیدگاه را بیشتر قبول دارید و چرا؟

انسان خلاق، هم در محیط‌هایی که آزاد، پرطراوت، شاداب و پررونق هستند می‌تواند ایده جدید تولید کند و هم در شرایط محدودیت. این محدودیت‌ها گاهی ممکن است در سطح فردی باشند و گاهی در سطح کلان و در شرایطی مانند تحریم و رکود اقتصادی. من هم باوردارم که اگر محدودیت را با نگاهی سازنده ببینیم و به‌درستی آن را مدیریت کنیم، می‌تواند خلاقیت را تقویت کند. همین الان که کشور ما در شرایط تحریم قرار گرفته است، می‌بینیم که بعضی از جوانان خلاق ایرانی توانسته‌اند برای محدودیت‌های ایجاد‌شده جایگزین‌های خلاقانه‌ای پیدا کنند و محصولات و خدماتی را عرضه کنند که اگر نگوییم صددر‌صد، حداقل تا حدی توانسته محدودیت‌های ناشی از تحریم را کم‌اثر کند. اساسا بالاترین موجود خلاقی که در جهان هستی وجود دارد، خداوند است. این واقعا یک معجزه است که در مساحتی به اندازه چند سانتی‌متر، یعنی نوک انگشت انسان، همه این هشت میلیارد انسانی که در حال حاضر روی کره زمین زندگی می‌کنند، با یکدیگر متفاوتند و اثر انگشت هیچ دو انسانی شبیه یکدیگر نیست؛ بنابراین اگر به خدا باور داشته باشیم و قبول داشته باشیم که از روح خداوند در ما انسان‌ها دمیده شده است و بتوانیم تنها ذره‌ای از این خلاقیت خالقمان را که از سوی خود او در وجود ما نهاده شده، پرورش دهیم و شکوفا کنیم، دیگر محدودیت برایمان معنایی ندارد. اگر هم زمانی در زندگی‌ یا کار با بن‌بستی مواجه شدیم، هرگز احساس نمی‌کنیم که به آخر خط رسیده‌ایم.

در چه نوع مشاغلی خلاقیت بیشتر اهمیت دارد و ضرورتی بسیار مهم و حیاتی برای تداوم آن به شمارمی‌آید؟

در هر شغلی که یا خود شاغل بلندپرواز است یا شرایط رقابت طوری است که افراد در آن اگر خلاق نباشند، نمی‌توانند به موفقیتی برسند و حتی زمینه‌های موفقیت گذشته خود را نیز خراب خواهند کرد، خلاقیت مهم است. اساسا در هر محیطی که رقابت سازنده وجود داشته باشد، خلاقیت در اوج خود قرار می‌گیرد و شکل‌گیری یک جامعه خلاق به‌شدت نیازمند وجود یک جامعه رقابت‌پذیر و شرکت‌های رقابتی و انسان‌های رقابت‌جو است و اگر این فضا در کنار توجه به اخلاقیات در جامعه‌ای شکل گرفت، مطمئنا خلاقیت و طراوت در آن جامعه به اوج خود می‌رسد.

خلاقیت

آیا هر نوع خلاقیتی می‌تواند مفید باشد یا اینکه بهتر است خلاقیت را به دو نوع سازنده و غیر‌سازنده تقسیم‌بندی کنیم؟

خیر؛ تنها برخی از خلاقیت‌ها می‌توانند مفید باشند و برخی حتی مضر هستند و این بیش از هر چیز به نوع نگاه فرد خلاق به هستی، زندگی و پدیده‌های گوناگون بستگی دارد. برای مثال، فردی که در محیط مدرسه همیشه با تقلب درس خوانده و امتحانانش را به خوبی گذرانده است، وقتی بزرگ شده و وارد بازار کار می‌شود هم احتمالا خلاقیتش را در این جهت به کار می‌اندازد که بتواند از راه‌های متقلبانه به اهدافش برسد. گاهی حتی ممکن است فردی که به دلایلی گره‌ها و عقده‌های روانی بسیاری در او شکل گرفته است، مسیر خلاقیتش را به سمتی ببرد که صرفا این عقده‌هایش را تخلیه کند. جالب است بدانیدکه بسیاری از سرقت‌ها و حتی جنایت‌ها در جهان توسط آدم‌های بسیار خلاق ایجاد شده است؛ اما خلاقیت در انسان‌هایی که در یک محیط و جامعه نسبتا سالم پرورش پیدا کرده‌اند، معمولا به سمت کمک به بهبود شرایط خود و محیط اطراف و جامعه‌شان سوق پیدا می‌کند.

حتما بخوانید

خلق ایده به زبان ساده!

می‌دانیم که در شرایط رکود اقتصادی مردم نسبت به انتخاب و خریدن محصولات سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌کنند. در این وضعیت، در‌حالی‌که محصولات آشنا و حتی کلیشه‌ای موجود در بازار مشتریان ثابت خود را دارند، آیا تولید محصولات خلاقانه نوعی ریسک محسوب نمی‌شود؟

در واقع کارآفرینی فرایند تبدیل ایده به پدیده و پدیده به فایده است ودر این فرایند داشتن یک ایده خوب، اگر چه لازم است، اما هرگز کافی نیست و باید ببینیم که آیا آن ایده در زمان مناسبی مطرح شده است؟ آیا هزینه فایده اجرای آن را محاسبه کرده‌ایم و آیا از همه ابزارهای بازاریابی برای ترویج و نشر آن ایده به‌درستی استفاده کرده‌ایم یا خیر؟ به‌طور‌کلی هر خلاقیتی باید با شرایط تناسب داشته باشد. برای مثال من معتقدم که شرایط کنونی جامعه و اقتصاد ایران در حال حاضر برای تولید محصولات لوکس و لاکچری، حتی اگر خلاقانه باشند، خیلی مناسب نیست و ریسک بالایی دارد؛ اما در همین شرایط، اگر کسی بتواند خلاقیتی ایجاد کند که با استفاده از آن به نوعی مردم بتوانند در هزینه‌های خود صرفه‌جویی کنند یا اینکه بتوانند یک محصول بسیار باکیفیت را با هزینه‌ای مناسب (و نه لزوما ارزان) تهیه کنند، این خلاقیت به احتمال بسیار زیاد با استقبال مواجه خواهد شد

برای جا‌ انداختن یک خلاقیت جدید در بازار و تبدیل یک ایده به پدیده چه اقداماتی لازم است که انجام شود؟

به‌طور‌کلی می‌توانم بگویم اگر می‌خواهیم کاری را شروع کنیم باید اصول آن کار و مهارت‌ها و تکنیک‌های تولید، عرضه و بازاریابی آن را به‌طور کامل بشناسیم تا خلاقیت ما نتیجه‌بخش باشد. اساسا خلاقیت یعنی پاسخ‌گویی به نیازهای مردم از طریق سه فرایند بهسازی، بازسازی و نوسازی. دقت کنید که این موارد فقط سه واژه نیستند، بلکه سه فرایند هستند. در فرایند بهسازی، ما برای بهبود کار یا چیزی که الان وجود دارد، ایده‌هایی را طرح می‌کنیم تا آن کار بهتر و کامل‌تر انجام شود. در فرایند بازسازی به اصطلاح دستی به سر و روی آن ایده می‌کشیم و امکانات و شرایطش را بهبود می‌بخشیم و ایراداتش را برطرف می‌کنیم و در نوسازی به هر شکل ممکن، تازگی، تنوع و طراوت را وارد محصول یا فعالیتمان می‌کنیم.

مهم‌ترین سوال در بحث خلاقیت این است که اساسا انسان کیست؟ و پاسخش این است که انسان موجودی است تازه‌پسند، تنوع‌طلب، تحول‌گرا، توسعه‌جو و کمال‌یاب؛ پس در هر زمینه‌ای، اگر می‌خواهیم محصول، ایده با خدمتی را ارائه می‌کنیم، باید این ویژگی‌های اکثر انسان‌ها را در نظر داشته باشیم و بدانیم که در فرایند موفقیت، ایستایی و سکون هرگز نمی‌تواند معنایی داشته باشد.

به‌طور طبیعی در محیط‌های خلاق ایده‌های زیادی مطرح می‌شود؛ در‌حالی‌که در بسیاری از مواقع بودجه و امکانات محدود است و به همین سبب امکان اجرای اکثر آن ایده‌ها و خلاقیت‌ها وجود ندارد و باید موارد محدودی را برای اجرا انتخاب کرد. در این شرایط آیا خلاقیت بدون مرز و وجود راهکارها و ایده‌های بسیار زیاد منجر به دشواری‌ در تصمیم‌گیری و ایجاد نوعی سردرگمی نمی‌شود؟

حتی اگر این طور باشد، راهکار مواجهه با چنین مسئله‌ای محدود‌کردن فضای خلاقیت و ایده‌پردازی نیست. ما حتی امروز نسبت به گذشته یک مرحله فراتر رفته‌ایم و بحث «نوآوری باز» را به جای «طوفان فکری» مطرح می‌کنیم و معتقدیم که بهتر است امروزه شرکت‌ها به جای اتاق فکر، «اتاق ایده‌های نو» را تشکیل دهند. این ایده‌های نو می‌توانند از هر جایی بیایند؛ از مشتریان ناراضی، از جنس‌های مرجوعی، از گروه‌های مشاوران، از سخنان عمده‌فروش‌ها و خرده‌فروش‌هایی که با عامه مردم در ارتباطند، از ارتباط با دانشجویان، نخبگان و … اما برای پیشگیری از مسئله‌ای که به آن اشاره کردید، در مرحله بعد باید فرایند غربال‌گری ایده‌ها را آغاز کرده و به شکلی واقع‌بینانه به این بیندیشیم که حالا اگر این ایده تبدیل یک محصول شد، چه هزینه‌ها و فوایدی دارد و در چه شرایط و با چه فرایندی می‌تواند به سودآوری برسد. در این مرحله باید هیجان را به طور کامل کنار بگذاریم و با منطق و در‌نظر‌گرفتن واقعیت و تحلیل درست و دقیق شرایط، بهترین ایده‌ها را از میان ایده‌های موجود برای اجرا انتخاب کنیم.

خلاق شو خلاقیت خود را تقویت کن

به نظرتان سیستم آموزشی چگونه می‌تواند نقش‌آفرینی موثرتری را در پرورش انسان‌های خلاق داشته باشد؟

همان‌گونه که از نام سیستم آموزشی کشور پیداست، باید در عمل نیز دو مقوله «آموزش» و «پرورش» در کنار هم دیده شوند. سیستم آموزشی کشور ما باید به گونه‌ای بشود که در آن روی کلمه جست‌وجو تمرکز ویژه‌ای وجود داشته باشد و در یک کلام انسان‌های جست‌وجوگر را پرورش دهد. به باور من، تمام تحولات مثبت، چه در جامعه و چه در زمینه کسب‌و‌کار از همین نقطه شروع می‌شود؛ برای همین باید تلاش کنیم که فرهنگ جست‌وجوگری را از همان کلاس اول ابتدایی در ذهن فرزندانمان جا بیندازیم و از همان آغاز تحصیل، دو فرایند «دانش‌آموزی» و «دانش‌جویی» در کنار هم پیگیری شوند. در فرایند جست‌وجو، داشتن سوال یک امر بسیار مهم تلقی می‌شود و به همین سبب باید سوالاتی مطرح شوند که یافتن پاسخ آن به خود افراد وگذار شود؛ البته اساتید و معلمان نیز می‌توانند در این زمینه به فرزندان ما کمک کرده و مسیر جست‌وجوگری را برای آن‌ها هموارتر کنند.

حتما بخوانید

۲۳۹ ایده برای راه اندازی کسب و کار!

خلاقیت و رسیدن به خودشکوفایی و اوج توانایی از آرمان های هر انسانی محسوب می شود که با تلاش فراوان، برنامه ریزی و پشتکار رسیدن به آن ممکن است.

گردآوری و تنظیم: پارسی گو
منبع: مجله موفقیت. گفتگو: سهند حزین.

به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *