به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند:

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جداییچه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادندکه برون در چه کردی که درون خانه آیی؟

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

مجله اینترنتی پارسی گو: غزل ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی یکی از معروفترین اشعار شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی، عارف نامی و شاعر بلندآوازهٔ قرن هفتم است. بیت معروف به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند/ که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟ نیز در این غزل است. با ما همراه باشید:

غزل ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی از عراقی

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت

که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی

مژه‌ها و چشم یارم به نظر چنان نماید

که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است؟

به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟

که شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی

به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟

که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم

چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

در دیر می‌زدم من، که یکی ز در در آمد

که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی

دو نکته درباره غزل ز دو دیده خون فشانم زغمت شب‌جدایی

این شعر و به خصوص بیت ششم به این حدیث قدسی تلمیح دارد: قال الله تعالی : مَن طَلَبَنی ، وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی ، عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی ، اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی ، عَشَقنَی وَ مَن عَشَقتَنی ، عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقتَهُ ، قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ ، فَعَلّی دیَتَهَ وَ مَن عَلَیّ دیَتَهُ فاَنَا دیَتَهُ

کسی که مرا طلب کند ، مرا پیدا می کند و کسی که مرا پیدا کند ، مرا می شناسد و کسی که مرا بشناسد ، مرا دوست دارد و کسی که من را دوست دارد ، عاشقم می شود و کسی که عاشق من شود ، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او شوم ، می کشمش و کسی که من او را کشتم ، دیه او بر من است .و کسی که دیه او بر من است من دیه او هستم .

بیت اول ، مصرع ۲ :
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی
بیت سوم ، مصرع اول :
مژه ها و چشم مستش به نظر چنان نماید
بیت هفت ، مصرع دوم :
تو برون در چه کردی؟………
بیت آخر ، مصرع اول :
……، که یکی ندا درآمد
بیت آخر ، مصرع دوم :
که درآدرآ عراقی که تو آشنای مایی

منبع غزل و پاورقی: گنجور.

تهیه و تنظیم: گروه فرهنگی.

منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.

به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *