آفات مديريت از منظر قرآن کریم! (مقاله علمی)

علم مدیریت، بر خلاف آنچه به نظر می رسد، علمی گسترده و مهم محسوب می شود. از اینرو شناخت مولفه های مدیریت و نیز آفات مديريت ضروری است.

مقاله علمی آموزش یادگیری کلاس درس استاد دانشجو معلم دانش آموز

مجله اینترنتی پارسی گو: علم مدیریت، بر خلاف آنچه به نظر می رسد، علمی گسترده و مهم محسوب می شود. از اینرو شناخت مولفه های مدیریت و نیز آفات مديريت ضروری است. بنابراین در این مقاله علمی، به مبحث آفات مديريت از منظر قرآن کریم پرداخته شده است.

سوال: در مورد آفات مدیریت

آفات مديريت ازديدگاه قرآن كدام است؟

پاسخ: در مورد آفات مدیریت از نظر قرآن

پيش از ورود در بحث شايسته است تعريف مختصري از مديريت ارائه شود، هرچند براي مديريت تعاريف بسياري بيان شده است اما با توجه به مكتب و شرع مقدس اسلام نمي‌توان هر كسي را كه توانست مجموعه‌اي را به اهداف خود برساند مديري لايق و توانا قلمداد نمود، هرچند كار او با موازين شرعي همراه نباشد. مانند مديريتي كه آميخته با دروغ، نيرنگ و ستم باشد.

در مديريت اسلامي رعايت قوانين شرع مقدس از مهمترين مسائل است و لذا شايد بتوان مديريت از ديدگاه اسلام را اين گونه تعريف نمود:

هنر و علم به كار گيري صحيح افراد و امكانات، در جهت وصول به اهداف سازماني به نحوي كه با موازين شرعي مغايرت نداشته باشد.[۱]

در هر صورت از آنجا كه مسأله مديريت و فرماندهي و شرائط آن مسأله پيچيده و ظريفي است طبعاً آفات آن نيز بسيار است و به تعبير ديگر مي‌توان گفت هرگونه نقطه مثبتي كه در مديريت شرط است نبود و فقدان آن از آفات مديريت شمرده مي‌شود كه به اختصار به ذكر برخي از آنها اشارت مي‌رود:

۱- جهل

يكي از آفات مديريت جهل مي‌باشد و منظور از آن ناآگاهي در به كار گيري صحيح افراد و امكانات در جهت دستيابي به مقاصد و اهداف مورد نظر مي‌باشد، زيرا همانطور كه مي‌دانيم يكي ازشرائط اصلي مديريت علم و آگاهي است، قرآن كريم از زبان حضرت يوسف (علیه السلام) كه در خواست سرپرستي خزائن مصر را دارد نقل مي‌كند كه: «قَالَ اجْعَلْنىِ عَلىَ‏ خَزَائنِ الْأَرْضِ إِنىّ‏ِ حَفِيظٌ عَلِيمٌ»، (حضرت يوسف خطاب به عزيز مصر فرمود:) مرا سرپرست خزائن (مصر) قرار ده كه نگهدارنده (امانتدار) و آگاهم(يوسف/۵۵).

از واژه «عَلِيمٌ» استفاده مي‌شود كه مدير امور مالي بايد آگاه باشد، در نتيجه جهل و ناآگاهي خود از آفات مديريت خواهد بود.

۲- ناتوانايي جسمي

از آفات ديگر مديريت نداشتن قدرت و توانائي جسماني در اجراي وظائف مديريتي است. قرآن كريم در باره ويژگي‌هاي طالوت كه يكي از فرماندهان مورد تأييد قرآن كريم است مي‌فرمايد: «َ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَئهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فىِ الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»، خداوند او را بر شما برگزيده وبه او توانائي جسماني و علمي بخشيده(بقره/۲۴۷).

۳- خيانت در امانت

خيانت در امانت يكي ديگر از آفات مديريت است و لذا حضرت يوسف(علیه السلام) در هنگام درخواست خود براي سرپرستي خزائن مصر شرط امين بودن خود را نيز بيان مي‌نمايد. چنانكه مي‌فرمايد «حفيظ امين».

۴- خودمحوري در رأي

آفت ديگر مديريت خود محوري و استبداد در رأي مي‌باشد. و به‌اين جهت خداوند در قرآن به پيامبر دستور مي‌دهد كه در مواردي با امت مشورت نمايد. مي‌فرمايد: «وَ شَاوِرْهُمْ فىِ الْأَمْرِ»، پيامبر با مردم مشورت كن(آل‌عمران/۱۵۹)» و در حديثي از حضرت علي (علیه السلام) مي‌خوانيم «من استبد برايه هلك»، كسي كه بر فكر و رأي خود استبداد به خرج دهد هلاك شود. (نهج البلاغه صبحي صالح، حكمت ۱۶۱).

۵- نداشتن شرح صدر

نداشتن شرح صدر نيز از آفات ديگر مديريت است و كسي كه كم ظرفيت باشد نمي‌تواند مديريت و رهبري را به عهده بگيرد و لذا حضرت موسي (علیه السلام) هنگامي كه براي هدايت انسانها مبعوث مي‌شود به عنوان اولين درخواست از خداوند «شرح صدر» را طلب مي‌نمايد. مي‌گويد: «رَبّ‏ِ اشْرَحْ لىِ صَدْرِى»، پروردگارا سينه مرا گشاده گردان(طه/۲۵). و حضرت علي (علیه السلام) مي‌فرمايد: از ابزار رياست سعه صدر است (نهج البلاغه حكمت ۱۷۶).

۶- تند خويي

مدير بايد از هرگونه تندخويي و پرخاشگري با زيردستان پرهيزكند و مسأله قاطعيت و برخورد جدي چيزي غير از تندي با آنهاست. زيرا همراه با برخورد قانوني است و در اين رابطه خداوند متعال به پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دستور مي‌دهد: «وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»، بال و پر خودرا در مقابل مؤمنان فرودآور(شعراء/۲۱۵).

و در جاي ديگر مي‌فرمايد: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ»، و به [بركت] رحمت الهي در برابر آنان (مردم) نرم (و مهربان) شدي و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده مي‌شدند(آل‌عمران/۱۵۹).

و در حديثي از حضرت علي(علیه السلام) مي‌خوانيم كه مهمترين ركن سياست به كار گيري رفاقت و نرمي است (غرر الحكم، ص۳۴۲).

۷- برتري طلبي

از آفات ديگر مديريت رياست طلبي مدير است. قرآن كريم مي‌فرمايد: «تِلْكَ الدَّارُ الاَْخِرَةُ نجَْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا»، اين سراي آخرت براي كساني است كه اراده برتري جويي و فساد در زمين را ندارند(قصص/۸۳).

حضرت علي (علیه السلام) مي‌فرمايد: كسي كه رياست طلبي كند هلاك مي‌شود (ميزان الحكمه، ج۴، ص۹).

۸- سخت گيري بيجا

سخت‌گيري و نداشتن روحيه عفو و گذشت از ديگر آفات مديريت است و لذا قرآن كريم در موارد متعدد به پيامبر دستور مي‌دهد كه از زيردستان خود عفو و گذشت نمايد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «فَاعْفُ عَنهُْمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ»، آنها را عفو كن و براي آنها طلب آمرزش نما(آل‌عمران/۱۵۹). حضرت علي (علیه السلام) مي‌فرمايد: عفو زينت قدرت مي‌باشد (ميزان احكمه، ج۶، ص۳۷۱).

۹- ترديد و دودلي

ترديد و دودلي نيز آفت قطعي مديريت مطلوب و صحيح مي‌باشد. زيرا انسان دو دل نمي‌تواند تصميم قاطعي بگيرد. در حالي كه قرآن كريم يكي از شرائط مديريت را قاطعيت در تصميم‌گيري مي‌داند و خطاب به پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي‌فرمايد: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلىَ اللَّهِ»، پس هنگامي كه تصميم گرفتي بر خدا توكل كن(آل‌عمران/۱۵۹).

۱۰- بي‌توجهي به نيروهاي تحت فرمان

يكي ديگر از آفات مديريت اين است كه مدير به فكر نيروهاي تحت امر خود نباشد و اين بي‌توجهي هم ضربه و زيان به انسانهاي همنوع و زيردست و هم به مديريت مي‌زند و مدير در هر حال بايد به زيردستان خود توجه داشته و به حال آنها مفيد باشد. چنانكه قرآن كريم درباره حضرت ابراهيم (علیه السلام) نسبت به حضرت لوط كه يكي از فرستادگان تبليغي ابراهيم بوده است مي‌فرمايد: وقتي فرشتگان عذاب براي عذاب قوم لوط نزد ابراهيم آمدند حضرت ابراهيم فرمود: «إِنَّ فِيهَا لُوطًا»، بدرستيكه در ميان آنها لوط وجود دارد» كه اين خود نشان از توجه آن حضرت به لوط دارد.

۱۱- ترك نظارت

نظارت از شرائط و وظائف مدير و ترك آن از آفات مديريت است، مديري كه بر كار زيردستان خويش نظارت نداشته باشد، سوء استفاده‌ها، ضرر به بيت المال، كم كاريها و خطرات ديگري به دنبال دارد كه مديرت را تهديدي مي‌كند.

در داستان حضرت سليمان مي‌خوانيم: «وَ تَفَقَّدَ الطَّيرَْ فَقَالَ مَا لىِ‏َ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائبِينَ»، سليمان درجستجوي آن پرنده (هدهد) برآمد و گفت چرا هدهد را نمي‌بينم يا اين‌كه او از غايبان است(نمل/۲۰). ملاحظه مي‌شود كه حضرت سليمان بر كار تمام نيروهاي زيردست خويش حتي حيواناتي كه براي او كارهايي انجام مي‌دادند نظارت داشته است.

حضرت علي(علیه السلام) در نامه خود به مالك اشتر مي‌نويسد: سپس با فرستادن مأموران مخفي، راستگو و باوفا كارهاي آنان را زير نظر بگير زيرا بازرسي مداوم و پنهاني سبب مي‌شود كه آنها به امانتداري و مدارا كردن به زيردستان ترغيب شوند (نهج البلاغه، نامه۵۳).

۱۲- ترك تشويق و تنبيه

ترك تشويق افراد نيكوكار و تنبيه افراد بد كار خود از بزرگترين آفات اداره يك سازمان و مديريت است. حضرت سليمان هنگامي كه هدهد را نديد فرمود: «لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَاْذْبحََنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنىّ‏ِ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ»، قطعاً او را كيفر شديدي خواهم داد يا او را ذبح مي‌كنم مگر آنكه دليل روشني براي من بياورد(نمل/۲۱).

حضرت علي (علیه السلام) مي‌فرمايد: نبايد افراد نيكوكار و بدكار در نظر مساوي باشد. زيرا اين كار باعث مي‌شود كه افراد نيكوكار در نيكي‌هايشان بي‌رغبت شوند و بدكاران در عمل بدشان تشويق گردند. هركدام را مطابق كارشان پاداش ده (نهج البلاغه، نامه۵۳).

۱۳- نداشتن تجربه كاري

انسان بي‌تجربه و كسي كه به حد بلوغ كاري نرسيده است نمي‌تواند مدير خوبي باشد و لذا خداوند پيامبران خود را نيز قبل از بعثت به چوپاني مي‌گماشت تا نحوه اداره كردن را فرابگيرند و پيامبران خود را با سختيهاي مختلفي آزمايش مي‌نمود و آنها را مجرب مي‌كرد، چنانچه حضرت ابراهيم را با وسايل گوناگون آزمود و مقام امامت را به او عطا كرد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنىّ‏ِ جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»، [به يادآور] هنگامي كه خداوند ابراهيم را با وسايل گوناگوني آزمود و او به خوبي از عهده اين آزمايشها برآمد خداوند به او فرمود من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم(بقره/۱۲۴).

حضرت علي(علیه السلام) مي‌فرمايد: كسي كه تجربه‌اش كم است فريب مي‌خورد و هركس تجربه‌اش زياد است، لغزشهايش كم مي‌گردد (ميزان الحكمه، ج۲، ص۲۵).

۱۴- نبود برنامه ريزي و آينده نگري

نداشتن برنامه مشخص و آينده نگري از موارد ديگري است كه يك مدير را در كارهايش با مشكل مواجه مي‌سازد قرآن كريم مي‌فرمايد: «وَ لَا تَكُونُواْ كاَلَّتىِ نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَثًا»، همانند زني كه بافته‌اش را بعد از اين كه محكم گردانيده بود جاهلانه باز كرد نباشيد(نحل/۹۲).

در حديث است كه پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) همين آيه را بر ابن مسعود مي‌خوانند و به او سفارش مي‌كند كه هرگاه كاري را انجام دادي از روي علم و عقل انجام بده و از اين‌كه كاري را بدون آينده‌نگري و آگاهي انجام دهي برحذر باش (بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۱۰).

۱۵- تأثيرپذيري از تبليغات مسموم

مديري كه ملامت ملامتگران بر او اثر گذارد نمي‌تواند در كار خويش موفق باشد. قرآن كريم مي‌فرمايد: «جَُاهِدُونَ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَا يخََافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ»، در راه خدا جهاد مي‌كنند و ترسي از ملامت ملامتگران ندارند(مائده/۵۴).

۱۶- سخنان زشت و بيهوده

تند، بيهوده، زياد و غير متين سخن گفتن از آفات بزرگ مديريت است.

قرآن كريم به پيامبر دستور مي‌دهد تا به مؤمنان سفارش نموده كه نيكو سخن بگويند. «قُل لِّعِبَادِى يَقُولُواْ الَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ»، به بندگان من بگو سخني بگويند كه بهترين باشد(اسراء/۵۳). يكي از شيوه‌هاي تأثير گفتار، سخن گفتن با نرمي است. و خداوند به موسي و هارون دستور مي‌دهد كه با نرمي با فرعون سخن بگويند: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يخَْشىَ‏»، با او با نرمي سخن بگوييد شايد متذكر شود يا از خدا بترسد(طه/۴۴).

و روشن است كه سخن تند افزون بر اين‌كه تأثير كمي دارد، تأثير منفي نيز دارد و همچنين است سخن بيهوده. حضرت علي(علیه السلام) مي‌فرمايد: سخن بيهوده همنشين را منزجر و رئيس را بي‌مقدار مي‌كند (غرر الحكم، ص۲۱۴).

۱۷- ستم

يكي از اموري كه تباه كننده مديريت و رهبري است ظلم و ستم است. چه انسان به نفس خود يا به ديگران ستم نمايد فرقي ندارد. قرآن كريم در آيات بسياري به نكوهش ظلم پرداخته و آن گاه كه خداوند به حضرت ابراهيم (علیه السلام) مقام امامت و رهبري را مي‌دهد و حضرت اين مقام را براي ذريه‌اش طلب مي‌كند خداوند در پاسخ مي‌فرمايد: «لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِينَ»، عهد من (امامت و رهبري) به ظالمان نمي‌رسد(سوره بقره/۱۲۴).

حضرت علي(علیه السلام) مي‌فرمايد: كسي كه به زيردستان ستم كند شكست مي‌خورد (غرر الحكم، ص۳۴۲).

۱۸- خلف وعده

قرآن كريم در موارد مكرر، انسانها را به وفاي به عهد فرامي‌خواند به طوري كه خلف وعده را از گناهان بزرگ برشمرده است. مديري كه به وعده‌هاي خويش پاي‌بند نباشد، موجبات دلسردي زيردستان را فراهم مي‌سازد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «وَ أَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كاَنَ مَسُْولا»، به عهدخويش وفا كنيد بدريستي كه از عهد سؤال خواهد شد (اسراء/۳۴).

۱۹- نداشتن ايمان به كار

مديري كه ايمان به كار خويش ندارد در كار خود موفق نخواهد بود. قرآن مجيد پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را مؤمن به كار خود معرفي مي‌نمايد. مي‌فرمايد: «ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ»، پيامبر به آنچه از سوي پروردگارش براو نازل شده ايمان دارد (سوره بقره/۲۸۵).

۲۰- نداشتن عشق و علاقه به كار

از آفات ديگر مديريت علاقه نداشتن به كار خود است. قرآن كريم پيامبر را علاقمند به كار خويش معرفي مي‌كند. مي‌فرمايد: «حَريصٌ عَلَيْكُمْ»، براي هدايت و نجات شما سخت كوشاست (بقره/۱۲۸). و در آيه ديگر مي‌فرمايد: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ»، گويي مي‌خواهي جان خود را به‌خاطر آنكه آنها ايمان نمي‌آورند از دست دهي(شعراء/۳).

۲۱- دلسوزي بي جا

وبالاخره يكي ديگر از آفات مديريت دلسوزي بي‌جاست خداوند به پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دستور مي‌دهد كه جان خويش را به‌خاطر گمراهان به خطر نيندازد. مي‌فرمايد: «فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيهِْمْ حَسَرَاتٍ»، پس جانت را به‌خاطر شدت تأسف بر آنان از دست نده(فاطر/۸). و در جاي ديگر خطاب به پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي‌فرمايد: «عَفَا اللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ»، خداوند تو را بخشيد، چرا به آنها اجازه دادي (توبه/۴۳).

تذكر:

از آنجا كه مديريت بحثي گسترده و شرائط و آفات آن بسيار است و برشمردن تك تك آنها در اين گفتار نمي‌گنجد، در پايان فهرست وار به آفات ديگر مديريت كه از آيات و خصوصاً روايات استفاده مي‌شود، اشارت مي‌رود:

۲۲- عجب و غرور

۲۳- شهرت طلبي

۲۴- لجاجت

۲۵- جزئي نگري

۲۶- افشاء سر كاركنان

۲۷- پيروي از هوسهاي مردم

۲۸- پارتي بازي

۲۹- رشوه‌خواري

۳۰- اطرافيان ناباب

۳۱- تحقير زيردستان

۳۲- قطع ارتباط با مردم

۳۳- ترساندن مردم

۳۴- افشاء نمودن تصميمات

۳۵- ناپختگي

۳۶- تصميم‌گيري بدون تمركز

۳۷- پيروي از هوسهاي خود

۳۸- ترسيدن از حرف مردم

۳۹- ترسيدن از استهزاء مردم

۴۰- به فكر ديگران نبودن

۴۱- عجله و شتاب

۴۲- به فكر ديگران نبودن

۴۳- نااميد نمودن زيردستان

۴۴- بي‌صبري

۴۵- تبعيض

۴۶- از دست دادن فرصتها

۴۷- نداشتن پشتكار

۴۸- به كار گيري افراد ناشايست

۴۹- دوست داشتن تملق و چاپلوسي

۵۰- مال اندوزي

۵۱- تنگ نظري

۵۲- سوء سابقه

۵۳- ريخت و پاش و اسراف اموال

۵۴- ترس

و بالاخره در مديريت اسلامي از مهمترين شرائط ايمان به خداي متعال است و نبودن آن از آفات بزرگ مديريت است. توضيح و بسط هريك از اين آفات مجال بيشتري را طلب مي‌نمايد كه براي آشنائي بيشتر مي‌توانيد به كتب زير مراجعه فرماييد:

۱- مديريت اسلامي: محمد حسن نبوي

۲- اصول مديريت اسلامي و الگوهاي آن: دكتر ولي اله نقي پور فر

۳- مديريت اسلامي: محمد حسين ابراهيمي

۴- اخلاق مديريت: محمدي ري‌شهري

۵- مديرت و فرماندهي در اسلام: آيت الله مكارم شيرازي

پی نوشیتها:

مديريت اسلامي ص۳۶و۳۵، محمد حسن نبوي با تلخيص و تصرف.

گردآوری و تنظیم: پارسی گو
منبع: دفتر پاسخ به پرسشهای قرآنی مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم
منتشر شده در سایت: مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن

به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *